پرچنان

ساخت وبلاگ
کتاب داستان اجازه میفرمائید گاهی خواب شما را ببینم نوشته محمد صالح علانشر پویندهداستان آخرینش را که میخوانم، کتاب را می‌بندم و در صندلی هندی که نشسته ام، لمیده میشوم با خودم میگم، ای کاش در پشت خط ۱۲۳ پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

یکی از کارهایی که از آن بسیار لذت میبرم، ول گشتن در بین کتابهای یک کتابفروشی یا لاس زدن از کتابهاست. و حساب کن هم وِل بچرخی بین کتابها و همزمان پیرامون کتابی لاس بزنی.از کتاب خرافی کنی و پرحرفی کنم و پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

سئوالی هست که سخت ویرانگر و شاید سازنده باشد. نمیدانم حتی سئوالی حکمت آمیز بنامم یا خیر. سئوالی حکمت آمیز است یا خیر، نمیدانم؟پرسشی با این عنوان:«که چی؟‌»سوالی بسیار ویران‌گر. تقریباً تو را به طرز غیر پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 182 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

رکاب زده بودم و گرسنه بودم، این جور مواقع اگر در تهران باشم و به مسیرم بخورد، معجونی رو به ساندویجی ترجیح میدهم.وارد دکان شدم و یک معجون سفارش دادم. چشمم به آن قرآنی که در عکس هست افتاد‌. مترجم را دید پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 201 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

پشت موتور بود که زنگ زد، از خودش بسیار ترسیده بود. با مقاومت بسیار موتور را کشیده بود کنار تا بر وسوسه کشتن خودش و انداختن زیر کامیون ها غلبه کند.داد زده بود میخواهم خودم را بکشم و فردی شماره ما را به پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

دلقکنوشته هدی حدادیکتاب چرتی بود. پایان بندی هندی، کلی شخصیت اضافه رو هوا و از این رو به آن رو شدن های ایرانی طوری.اما چیزی که نظرم را جلب کرد، این نکته است که معلمی از خوانندگان جانم این کتاب و کتاب پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

تماس گرفته بود و از این که دخترشان وقت شریف ما گرفته بود عذر خواهی میکرد.سپس همسر گرامشان تلفن را گرفتند و صحبت کردند و اینکه از خانواده بسیار دموکرات منشان صحبت کردند. اینکه هر چه در کودکی و گذشته خو پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

پرده اولتماس گرفته بود و گریه کنان از کتک خوردن توسط همسرش و افکار خودکشی که بوجود آمده بود، صحبت می‌کرد.از او خواستم تاریخچه ای از آغاز این طوفان بیان مند ( حرف بزند تا سبک شود)از این که شش ماه پیش ت پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 202 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

در روستا بودم و کنار شیر آب.نگهبان یکی از ویلاها آمده بود برای خودش آب بهداشتی و چشمه ای را ببرد که درون لوله جاری بود و ظاهراً در منطقه آن‌ها قطع شده بود.دستانش پر از تتو ها و خالکوبی های جاهلی بود.پ پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01

جستاری پیرامون مسخره باز.من تلاش دارم اگر فیلمی کتابی، را میبینم یا می‌خوانم آن را در مواجهه با زندگی خود، لمس کرده باشم و نگاهم به این فیلم نیز اینگونه است.هنگام خرید بلیط از گیشه سینما، فرد فروشنده پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 196 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01